بعدش...
عفيفه حالا ما رو مي ذاري سر كار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قيافم در حين خوندن داستان:
قيافم در پايان داستان :
سلام ميدوني چقدر خنديدم؟
خيلي کيف کردم
عفيف جان خيلي خنديدم.
واقعا بامزه بود داستان.
سلام عفيفه نازنينم
اوائل داستان خواننده ياد فيلمهاي الفرد هيچکاک مي افتد .
خيلي جالب بود . دنياي وهم و خيال !
بروزم و انتظارت را دارم . لطفا به پ . ن. مطلبم هم توجه کن و نظرت را در وبلاک مربوطه بنويس !
برايت ارزوي بهترينها را دارم
سلام عفيفه جان
امان از دست تو !
داشتم به امداد غيبي و معجزه و اين حرفا فکر مي کردم که يه هو ...
ضمنا وبلاگ جديدت مبارک باشه گلم
طاعات و عباداتت هم قبول
براي ما هم دعا کن
با عرض شرمندگي تكراري بيده بود
دوس جون كي ميايد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اين كه گفتي دوستم تعريف كرده بود يعني اون خانوم بوده؟!؟!
يا كلا كس ديگه اي اينو گفته!؟
دوم!
ميخونم ميام!:دي
اول!
چه باحال بود!!