با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+خيلي متاسفم براي اون گروه از شما كه بدون هيچ مطالعه پيرامون پيامهاي ارسالي لايك ميزنيد يا نظر ميديد و فقط به صرف شناخت شخص لايك يا نظر ميديد. امشب دعاتون ميكنم
به پيامهاي ارسالي من يه نگاه بكن فكر ميكني غرض از لايك نزدن يا اظهار نظر نكردن چيه؟ با اينكه همين امروز پيامهايي رو ديدم كه خيلي معمولي بودن - باران گل
+اگر کسي در حالت سکته قرار گرفت قبل از حمل به بيمارستان، با سوزني تميز سر 10 انگشت او را زخمي کنيد تا دو قطره خون بيايد و از لخته در مغز جلوگيري شوداگر دهان مريض در اثر سکته تغيير شکل يافته، هر دو گوش او را بکشيد تا قرمز شود سپس هر دو را با سوزن زخمي کنيد تا دو قطره ديگر خون بيايد، مريض بدين ترتيب تکلم خود را بدست ميآورد و صورتش نيز به شکل عادي برميگردد
+اولين روز باراني را به خاطر داري؟
غافلگير شديم
چتر نداشتيم
خنديديم
دويديم
و
به شالاپ شلوپ هاي گل آلود عشق ورزيديم
دومين روز باراني چطور؟
پيش بيني اش را کرده بودي
چتر آورده بودي
و من غافلگير شدم
سعي مي کردي من خيس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خيس بود
و سومين روز چطور؟
گفتي سرت درد مي کند و حوصله نداري سرما بخوري
چتر را کامل بالاي سر خودت گرفتي و شانه راست من کاملا خيس شد
.
و
و
و
و
چند روز پيش را چطور؟
به خاطر داري؟
که با يک چتر اضافه آمدي
و مجبور بوديم براي اينکه پين هاي چتر توي چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برويم
.
.
.
فردا ديگر براي قدم زدن نمي آيم
تنها برو - باران گل
+عاشق شدن مثل پريدن از يه ساختمون بلنده...
مغزت ميگه:
حماقته!
در حالي که
قلبت ميگه:
پرواز کن، تو مي توني
کلا اي کي يو سان بودن زنها برا مردا درده سر!خوششون مياد،اما لجشون هم درمياد!مردها بايد بدونن زنهاي اي کيوساني!گاهي خودشون رو به کوچه هاي علي چپ ميزنن وگرنه...!!:دي - * هاتف *
+معلم عصبي دفتر رو روي ميز کوبيد و داد زد: سارا … دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پايين انداخت و خودش رو تا جلوي ميز معلم کشيد و با صداي لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانيت شقيقه هاش مي زد، تو چشماي سياه و مظلوم دخترک خيره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تميز بنويس و دفترت رو سياه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو مياري مدرسه مي خوام در مورد بچه بي انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ي لرزونش رو جمع کرد… بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
خانوم… مادرم مريضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق مي دن…
اونوقت مي شه مامانم رو بستري کنيم که ديگه از گلوش خون نياد… اونوقت مي شه براي خواهرم شير خشک بخريم که شب تا صبح گريه نکنه… اونوقت… اونوقت قول داده اگه پولي موند براي من هم يه دفتر بخره که من دفترهاي داداشم رو پاک نکنم و توش بنويسم… اونوقت قول مي دم مشقامو … - باران گل
معلم صندليش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشين سارا …
و کاسه اشک چشمش روي گونه خالي شد - باران گل
+ديروز ساقي يه سوالي كرد در مورد قيمت 1 گرم طلا با عيار 750. امروز ديدم سكه ها عيارشون 900 هستش اما سكه هاي پارسيان عيارشون 750
+زن از ديدگاه دكتر شريعتي:
زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند ...
ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر ...
مي تواند تنها يك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي ...
براي ازدواجش در هر سني اجازه ولي لازم است و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار مي تواني ازدواج كني ...
او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي ...
او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني ...
او درد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد ...
او بي خوابي مي كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني ...
او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر ... - باران گل
و هر روز او متولد ميشود؛ عاشق مي شود؛ مادر مي شود؛ پير مي شود و ميميرد ...
و قرن هاست كه او عشق مي كارد و كينه درو مي كند چرا كه در چين و شيارهاي صورت مردش به جاي گذشت زمان جواني بربادرفته اش را مي بيند - باران گل
و در قدم هاي لرزان مردش، گام هاي شتابزده جواني براي رفتن و درد هاي منقطع قلب مرد سينه اي را به ياد مي آورد كه تهي از دل بوده و پيري مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده مي كند - باران گل
و اينها همه كينه است كه كاشته مي شود در قلب مالامال از درد ...
و اين، رنج است - باران گل
+هيچ فكر كردي چرا خدا مرد را قبل از زن خلق كرد ؟ خب معلومه قبل از خلق هر شاهكاري يك چركنويس هم لازمه