سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران گل

چگونه میتوان شکر کرد دوباره دیدنت را، ماه من. برای آمدنت رجب را آذین بستم، کوچه پس کوچه‌های شعبان را آبپاشی کردم، نذر کردم برای دوباره بوییدنت، چله نشستم تا بیایی و حال قلبم باور ندارد بر سر خوان نعمتت نشسته. بی ادبی است دست درازی بر سر این سفره، باید صبر کند هنوز این برگهای خطی خطی شده از خطاها بیرنگ نیست هنوز زود است تا لذت با تو بودن عطشهای دنیایی را هیچ کند. سحرها بهترین ساعات زندگیم خواهند شد میخوانمت در دل شب رویم سیاه است رو میکنم به سمت مشرق هنوز لایق کعبه نیستم باید واسطه‌ای دستهایم را بگیرد با زبان او شاید مرا بیشتر دوست بداری دلم برای آغوشت تنگ است میخوانمت آرام آرام " اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَ بَهِىُّ " دلم پرواز میکند تا مشهد الرضا(ع)، پا میگذارم بر سنگ فرشهای این دل یک قدم بر کینه‌ها یک قدم بر نامهربانیها، بغضم را فرو میدهم میرسم، اینجا باب الجواد است و من ایستاده‌ام روبروی گنبد طلایی‌ات زیارتنامه روبرویم است احساست میکنم اشکهایم روان است نجوایت میکنم " اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِبَهاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ " خوش آمدی ماه من ماه خدا

خانه های آن کسانی میخورد در بیشتر

که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر

عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش

پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر

گاه گاهی که به درگاه کریمی میروم

راه میپویم نه با پا بلکه با سر بیشتر

زیر دِین چارده معصومم(ص)اما گردنم

زیر دِین حضرت موسی بن جعفر(ص) بیشتر

گردنم در زیر دینِ آن امامی هست که

داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است

باسلامش میکند قم را منور ، بیشتر

قم، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین

همچنین از آسمان دارد (چِل اختر) بیشتر

قصد اینبارِ قصیده از برادر گفتن است

ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر

در مقامش مصرعی میگویم و رد میشوم

لطف بابا ها ست معمولاً به دختر بشتر

 

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم

بودنت را میکنم اینگونه باور بیشتر

مرقدت ضرب المثل های مرا تکمیل کرد

هرکه بامش بیش برفش ، نه! کبوتر بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است

اینچنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یکسان تراند از هرکجا

این حرم دیگر ندارد حرفِ کمتر ، بیشتر

از غلامان شماهم میشود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر

ای که راه انداختی امروز و فردای مرا

چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر

بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی

جان زهرا(س) ـ چون شنیدم که به مادر بیشترـ

دوستت دارم نمیدانم که باور میکنی

راست میگویم به وا... از ابوذر بیشتر

بیشتر هایی که گفتم از تو خیلی کمترند

...

شعر از حسین رستمی

پ.ن: این روزها تا میتوانیم دعا کنیم


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/12ساعت 10:8 صبح توسط آرام نظرات ( ) |


Design By : Pichak